کد مطلب:94480 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:135

خطبه 063-تشویق به عمل صالح












[صفحه 176]

با قدرت ایمان، این ویرانه سرای ناپایدار را، بدور افكنید و دنیا را به آخرت سودا كنید ای بندگان خدا، خویشتن را از آتش گناه دور نگه دارید و پیش از آنكه مرگ بی شكیب، بر شما پنجه افكند، توشه نیكی از این گیتی برای آخرت بیندوزید، و در این كار از یكدیگر پیشی گیرید با آنچه از هستی می توانید بدست آورید، دنیا را به آخرت سودا كنید، كه در این سوداگری سود فراوان برید. از این سرای ناپایدار رخت سفر بندید، كه جای درنگ و اقامت نیست و بدانید كه كوچاننده شما، بس عجول و شتابزده است سایه مرگ را بر فرازتان بنگرید كه لحظه ای از شما جدا نمی شود، و پیوسته منادی بر شما ندای سفر سر می دهد پس شما همچون بیدار دلانی باشید كه می دانند این بساط، ناپایدار است و این خانه، خانه جاودانشان نیست. منزل باقی، بهشت موعود شماست. خداوند منان و سبحان شما را به منظور بازیچه و از روی هوس نیافریده و در بیهودگی و یاوگی شما را وا نخواهد گذاشت. میان هر یك از شما و بهشت و دوزخ، فاصله ای جز مرگ نیست كه بی امان در یك زمان بر شما ظفر یابد این زندگی- كه چون یك چشم بر هم زدن كوتاه است و در یك دم منهدم گردد-، سزد كه بسی كوتاه و بی ارزش باشد آن سفر كرد

ه ای كه از خانه خود بدور شده، و می بیند كه دمیدن و به غروب نشستن آفتاب او را به نرمی و ملایمت بسوی كاشانه خود باز می خواند، بسیار بجاست كه از آن عبرت گیرد و درنگ نكند. كسی كه با سعادت و نیكبختی، و یا شقاوت و بدبختی، بسوی سرای باقی روی می نهد، براستی سزاوار است كه بهترین توشه ها را با خود همراه كند از اینرو بندگان پاكدل و شوریده خدا، در دنیا، از گیتی به حدی توشه بر می گیرند كه بتوانند در روز رستاخیز نجات بخششان باشد. آنكس رستگار شود كه از بیم سرانجامش بیقرار و ناآرام بود پیوسته دل خویش را از گوهر پر بهای حكمت و اندرز آكنده كند و دست انابت بسوی آفریدگار برافرازد، و بر هوای نفس و خواهشهای نابجای دل، مشت پولادین تقوی و پرهیزكاری كوبد. زیرا، مرگ كه سرانجام او را در ردای خود پیچد از نظرش پنهان است، و آرزوهای خیال آمیز پیوسته او را بفریبد. همواره شیطان، برایش دامی زیبا و زرنگار بیاراید و عروس پر ناز و نیاز گناه را، به زیورهای فریبنده آذین كند، تا از او دل ببرد و سرانجام با امید دوری از گناه بخاك توبه اش كشاند. این وسوسه و فتنه گری و سودای توبه، آنقدر دلش را از رویای امروز، به امید فردا بخود مشغول كند كه ناگاه پیك م

رگ گریبانش را در یك دم بگیرد و سپاه فلاكت بسرش بتازد. دریغا بر غافلی كه فردایش به آه و حسرت از دیروز بگذرد! عمر بد فرجامش دلیل این آه ها و حسرتهای بی اثر باشد بار الها، مرا و این مردم را، از آن كسانی مگردان كه نعمت و لذت سرمستشان كرده و این سرمستی به عصیان و طغیانشان كشانده! خداوندا، از ژرفای دل ما تو آگاهی، و بر عبادت و صمیمیت بندگی ما، تو بینائی دل ما را از یاد خویش جدا مدار، كه تنها تو بر سرانجام ما دانائی


صفحه 176.